بچه که بودم «بابا» مدیر سیاسی بود. برای همین هم باید اخبار و تحلیلهای دست اول را میدانست. خبر 14 و 21 و گفت و گوی ویژه و بعدها شبکه خبر و 20:30. در کنارش هم با رادیوِ کوچکش بی بی سی و فردا و... جوری که یک بار دیدم «داداش کوچیکه» که آن روزها خیلی کوچک بود در غیاب بابا رادیو را کنار گوشش گذاشته و رو به روی تلویزیون، کنترل به دست ایستاده و دارد ژست بابا را تمرین میکند.
اگر چه آن روزها نمیتوانستیم سریالهای کمدی را که از قضا همزمان با اخبار پخش میشدند ببینیم، اما یاد گرفته بودیم بخندیم. مثلن وقتی گزارشگر اخبار میگوید: «خبرنگار واحد مرکزی خبر؛ کوالالامپور» میخندیدیم و کوالالامپور را تکرار میکردیم.
غرض این که اگر چه حالا کنترل دستم باشد و میلی هم به اخبار ندارم ولی هنوز عادت «کوالالامپور» گفتن و خندیدن برایم مانده از پسِ سالها...