نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین بن علی بن ابی طالب» ثبت شده است

کمدی عاشورایی!

1. دارم به عاشورا فکر می‌کنم. عاشورای همان سال ۶۱ هجری قمری. این که «عصاره‌ی بیان» یا به اصطلاح منورالفکرپسندش «مانیفست» عاشورا چیست؟ خلاصه‌اش می‌شود این‌که حسین می‌گوید از من نخواهید بی‌اعتنا به حکومت و حاکمیت، دینم را در مناسک فردی و بی‌اعتنا به سیاست خلاصه کنم. می‌گوید خون من و فرزندانم ریخته شود تا یادمانش همین باشد. آن چه خود سیدالشهدا امر به معروف و نهی از منکر می‌نامدش.

2. دارم به عاشورا فکر می‌کنم. عاشورای این سال‌ها. همین نوحه‌ها و عزاداری‌ها. این که یک عده بنا کرده‌اند به نقد ورود سیاست در محافل عزاداری! این‌که عزا را به یک مناسک دینی بی‌خاصیت مختصر می‌کنند. یا حتا تا سر حد یک آیین بومی که تنها اعتبارش تاریخ مردمی است پایینش بیاورند. آن قدر که یک رقصنده لُنگ ببندد و نوحه علی اکبر را به عنوان شعر و رقص فولکلر روی صحنه‌های نمایش پاریس اجرا کند.

3. دارم به حسین فکر می‌کنم و عزایش. به این رفتارها که ترجمه‌ی مو به موی کمدی است. گروتسکی در سطح خیرات کردن عرقِ سگیِ صلواتی برای شادی روح اموات!

4. دارم به حسین فکر می‌کنم، به خمینی هم... این‌که اگر آرمان حسین را بعد چند قرن سر بریده‌اند در عزایش، بعد از چند سالِ ناقابل روی قبر بزرگ‌ترین دشمن کاخ‌نشینی، آقازاده‌ها قصر سلطنت ساختند از بیت المال پابرهنه‌ها...

5. سلام خدا بر حسین و آرمان‌هایش... سلام خدا بر خمینی...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
طلبه اُ منفی

خلاصه‌ی همه‌ی ماجرا...

حوالی عصر روز دهم...

قصه‌ی او به «سر» رسید...

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
طلبه اُ منفی