نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دشت گریان» ثبت شده است

اشکِ دشت

خیلی سال پیش فیلم «دشت گریان» (علف‌زار گریان) را دیدم. فیلمی از «آنجلو (آنگلو) پولوس». توی یکی از اپیزُدها دو برادر با دست تقدیر در دو جبهه جنگی مقابل هم‌اند. در سکانسی هر دو با پرچم سفید می‌آیند بالای خاک‌ریز میانی و هم را در آغوش می‌گیرند و باز برمی‌گردند به سنگرهایشان، تا باز آغاز شود، و آتش تفنگ‌های‌شان را به سمت هم نشانه بروند.

اسم فیلم هم تا جایی که یادم می‌آید بر می‌گردد به رودی که از چشمه آغاز نمی‌شود، از قطره‌هایی که از لای علف‌زار راه می‌افتند جاری می‌شود. گویی این دشت است که گریه می‌کند. قطره-قطره اشک می‌ریزد و رود جاری می‌شود...

دلم لک زده برای دیدن دوباره‌اش.

+این روزها حال و هوایم جوری است که بعد از این همه سال مدام پلان‌های این فیلم جلو چشمم می‌آید. انگار دارم روی یکی از این قایق‌ها سوار بر اشکِ دشت، پارو می‌زنم...

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
طلبه اُ منفی