امروز، یعنی روز 13 آبان که روز استکبارستیزی است گذرم افتاد به مرکز شهر شیراز. جایی که مدیران تصمیمگیر و سرشار از بلاهت با ایجاد راهبندان در شلوغترین خیابان شهر(خیابان زند) که از قضا با توجه به مراکز درمانی بسیار، خیابانی پر از ترددهای اورژانسی است، و ایجاد ترافیکِ قفلِ چندین کیلومتری(بلوار چمران، میدان دانشجو، خیابان ساحلی، کنارگذر ساحلی...) هزاران نفر از مردمی که به واسطه تصمیمهای سفیهانه، وقت و اعصابشان را در ترافیک از دست داده بودند را به نفرت از استکبارستیزی(!) واداشته بودند!
چند ساعتی که امروز توی ترافیک از درد پای چپ ناشی از کلاج گرفتنهای مداوم رنج میبردم، دیالوگهای فیلم «خوب، بد، و زشتِ» سرجیو لئونه را مرور میکردم و با خود میاندیشیدم که اگر مدیران این مملکت به جای جلسههای مداوم و حرفهای مزخرف، «وسترن اسپاگتی» میدیدند، حال و روز این روزهایمان به قطع بهتر از این بود...
«تاکو: خدا با ماست، چون از یانکیها متنفره.
بلوندی: خدا با ما نیست، چون از احمقها هم متنفره.»
(The Good, the Bad, and the Ugly-1966)