رشد قارچگونهی دستهها و گروهها نزدیک به زمان انتخابات اتفاق تازهای نیست. اما اتفاقی مانند "جبههی پایداری" تا حدودی شرایطش خاصتر از بقیه است. چرا که شعارهایی فراتر از انتخابات سر میدهد. اما این جبهه چیست؟ از نظر افراد و مواضع و شعارها، تا حد زیادی بازسازی رایحهی خوش خدمت است. اما در مورد علت این تغییر عنوان شاید بشود آن را تغییر موضع چراغ خاموش ارزیابی کرد. چرا که آن عنوان برای ساختن جریان «احمدینژاد در مقابل ضد انقلاب» هزینه شد! اما امروز با مواضعی که همان جریان در مقابل یاران احمدینژاد با عنوان جریان انحرافی داشته، در عمل موضع جدید در همان عنوان سابق یک عقب نشینی و اقرار تلویحی به خطاست که مطلوب نیست! از طرفی مواضع بزرگان این جبهه نسبت به هم چندگانگی بزرگی را فریاد میزند و از طرفی تقابل صدر و ذیل مواضع عمومشان واضح به چشم میآید. اگر چه همهی اهالی جبههی پایداری در اعتقاد به وجود جریان انحرافی و تقابلش با چیزی که جریان اصیل مینامند متحدند، اما اوج اختلاف نظرشان در مورد میزان تقصیر رییس جمهور در این انحراف است. در میان بزرگان این جریان بعضی احمدی نژاد را از ایستادن در مقابل رهبری تبرئه میکردند و او را در اوج ولایت پذیری میدانستند و در عین حال بزرگان دیگری از همین افراد تا جایی پیش رفتند که او را مسبب فتنهی بزرگتر خواندند و اعلام کردند در ماجرای 11روزه رییس جمهور در انتظار آشوب و تظاهرات حامیانش بوده! و حتا بالاتر از این او را مسحور و جادو شده معرفی کردند! همین طور یکی از نکات جالب در مواضع عموم جبههی پایداری تعارضیست که در موضعشان در قبال افراد وجود دارد. از طرفی در مورد احمدینژاد قائل به انصافاند. یعنی باید نکات مثبت و فعالیتهای ارزشمندش را ستود و در عین حال ایراداتی کلی به مسائلی مثل همین غیبت 11روزه وارد میکنند. اما در مقابل، سکوت افرادی مثل لاریجانی را بعد از انتخابات ناشی از عدم ولایتپذیریاش معرفی میکنند و تا آنجا پیش میروند که این خطا را موجب احباط اعمال مثبتش میدانند. و حتا از این تندتر، تمام اختلافشان را با اجماع اصولگرایان در حد انتخاب لاریجانی و امثالش در انتخابات خلاصه میکنند. به وضوح اتهامی که به رییس مجلس وارد میکنند در حد عدم تبعیت تام -در مقطعی- از رهبریست و در مورد رییس جمهور اتهامشان در حد براندازی و شبیه به آن!
اما شاید مهمترین تردید در مورد این جبهه نحوهی شکلگیری آن است که بر پایهی نفی بنا شده و نه اثبات. به عبارت دیگر تئوریها و شعارها در مقابل همان جریان انحرافیست و نه موضع اثباتی. و همین عامل باعث میشود ملغمهای از افراد با تفکرات ناهمگون و به صرف مخالفت با یک فرد یا یک جریان شکل بگیرد. همان عاملی که باعث میشود جریان اصلاح طلبی طیفی گسترده از منتقد مصلح تا سلطنت طلب و ضد دین را شامل شود، در صورت موفقیت هر جریان سلبی میتواند اختلافات عمیقی را مثل اختلافات زمان اصلاح طلبان به بار بیاورد.
اگر چه هنوز جبههی پایداری در موقعیت کنش جدی نبوده که بشود ارزیابیاش کرد اما نقاط سیاهی مثل گلایهی آیت الله مهدی کنی نسبت به این قضیه و هم چنین نقض بهترین و بزرگترین شعارشان مبنی بر ولایت پذیری در ماجرای دفع حد اقلی و جذب حد اکثری در آغاز راهشان ثبت شده.
من دنبال آلبوم یه خواننده می گیرم پیدا نمی تونم کنم.
می خواستم شما این لحطف رو کنید، برای من پیدا کنید تو سایت خوتون قرار بدید من دانلود کنم.
تا اونجایی که من اطلاعات از این آلبوم این خواننده دارم اسمش ( پویا یزدانی ) هست اسم آلبومش( جاده ی خیس ) هست.
سلام
اگه احیانن چیز دیگهای لازم داشتید تعارف نکنیدااااا!
لا اله الا الله!