نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

پس نترس و اندوه‌گین نباش

با دست‌های خودمان به خاک سپردیم

«مادر» را

همه گفتند:

«گل» کاشتید

+++

1. هدیه‌ی روز مادرم: اسمعی افهمی یا طاهره بنت نعمت الله... فلاتخفی و لاتحزنی...

2. از لطف همه سپاس‌گزارم. یارای جبران آن چنان که باید نیست...

تلقین

روز مادر

خاک‌سپاری

مادر

۹۲/۰۲/۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
و آخِرُ دعوانا اَن الحمدُ لله رب العالمین.../طلبه اُ منفی

نظرها : ۹

سلام
تسلیت می‌گم...
ان‌شاءالله روح مادر قرین رحمت الهی...
خدا صبر عنایت کنه به شما و خانواده‌
سلام

زیبا بود و با احساس
البته بیشتر دردی رو که تو وجود شماست توش حس کردم
...
تسلیت عرض میکنم
خدا صبرتان دهد
قرین رحمت باشند
گاهی که مالیخولیایی می شوم مادر!

می ترسم از بوی تن پیراهن مرده

هرجای دنیا مورچه دیدم له اش کردم

... شاید همان باشد که دست و پات را خورده



پیراهنت را در کمد جا داده ام مادر!

پیراهنی که وقت مرگت بر تنت بوده

هرشب صدای گریه ی یک بچه می آید

شاید کمد آبستن پیراهنت بوده

باید به این اوضاع بد عادت کنم اما

می ترسم از چیزی که آسان میرود از دست

هر روز یک چیز جدیدی روی خواهد داد

هر روز یک چیزی برای غصه خوردن هست

من ماندم و نعش هزاران مورچه بر دوش

من ماندم و سنگی که بر روی تنت خوابید

لالایی ات را خواندم و درب کمد واشد

کودک صدایش قطع شد پیراهنت خوابید
حسین فروزنده
سلام برادر
خدا صبر بده ایشالا
اجر صبرت با زینب کبری
اینم شعر خوبیه؛ از محمدرضا طهماسبی:
بس پُر برکت شبیه گندم، این خوشه ی دسته دسته، مادر
نانی است شریف و تُرد هر چند، خرد است و خمیر و خسته، مادر
تن باشد اگر تکیده در تب، جان باشد اگر رسیده بر لب
من کودکِ قلوه سنگ در مُشت، آیینه ی دل شکسته مادر
بر پهنه ی قیل و قال قالی، همراه ترنج و ماهی و گل
در دست کلید خُلدش اما، در خانه ی ما نشسته، مادر
چون فرش، کلافِ مِهر از خویش، بگسست و گِره به پای من زد
زین روست که دل به دارِ دنیا، هی بسته و هی گسسته، مادر
دیده است غم مرا اگر چه، خود عینک او ته استکانی است
من چای به لب نبرده خوانده است، این قصه به چشم بسته، مادر
خورشید از آسمانمان رفت، تاریک نشسته ایم و خاموش
این صیدِ به بند مانده ماییم، آن مرغِ ز دام رسته، مادر
تسنیم بهشت نوش جانت، وآن سایه ی روحبخش طوبی
تو رفتی و ما به گریه گفتیم، بادا سفرت خجسته مادر!

التماس دعا
یا حق.
خدا بیه ی خانواده تون رو براتون نگه داره
سلام
ای وای از عکس مطلبت
خارج ازچارچوب
چه قدر درد داره نمیدونم...
زهره سعادتمند
روحشون شاد..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.