نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روایت داستانی» ثبت شده است

راوی اگر تویی

1.

با این که می‌دانم کارم بندگی‌ست، نه خدایی کردن! گاهی مثل هر کدام از خیلی‌های دیگر(!) ناخودآگاهم سر می‌رود از پرسش. آن هم از خود خدا. اصلن همین الآن یا هم‌زمان با هر بارانی که دم اسبی و چهار نعل می‌تازد می‌پرسم: «خدایا! دلت را به کی خوش کرده‌ای که رحمت می‌فرستی؟! به ما؟! به من؟! من که راوی اول شخص‌م دیگر از پرسوناژهای این داستان شلوغ امید بریده‌ام. تو که خودت سومْ شخصِ دانای کلی...»

2.

آن وقت‌ها که مدرسه می‌رفتم معلم‌ها می‌گفتند پرسش‌های آزمون را خوب بخوانید. که سوآل، نیمی از پاسخ است. پرسشم را باز می‌خوانم. جواب می‌گیرم:«تو که خودت سومْ شخصِ دانای کلی...»



پانوشت:

1. سعی می‌کنم برگردم. به (نا)بندگی‌ام...

2. دیشب داشتم بازی می‌کردم. نگاهم افتاد به گوشی‌ام و حدیث تصادفی‌اش: «لا یفلح من وله باللعب و استهتر باللهو و الطرب» رستگار نمی‌شود کسی که شیفته‌ی بازی و فریفته‌ی سرگرمی و طرب گردد. غررالحکم

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
طلبه اُ منفی