اعتقاد راسخ دارم که داشتن رأی و هوادار، یا کم و زیاد بودنشان فی نفسه نه دلیل بر خوب بودن است و نه دلیل بر بد بودن. به تعبیر حضرت رهبری گاهی کمک خداوند بر نصیب شدن توفیق خدمت است و گاهی به سلب این توفیق. اما این که دوستانی از جنس هوادارن آقای جلیلی حضور گسترده و استقبال قابل توجه قمنشینها را دلیل بر غلبهی رأی ایشان میدانند به عقیدهی نگارنده واضح البطلان است.

از طرفی پایگاه اصلی رأی ایشان شهر قم است. جایی که پایتخت جریان پایداری است. پس نمیشود از حضور قم استنتاج کرد که ایشان پیش افتادهاند. از سوی دیگر جنس هواداران آقای جلیلی افراد در صحنهاند. بدون شک افرادی که با احساس تکلیف رأی خودشان را پیدا میکنند و از شور جوان حزب اللهی بودن هم برخورداند، برای تبلیغ در صحنهاند.
اما نکتهی دیگر و قابل توجه سابقهی این جماعت است. در انتخابات مجلس نهم در قم همین جماعت همهی توان خود را خرج رأی نیاوردن آقای لاریجانی و رأی آوردن آقای ذوالنوری کردند. جالب اینجاست که در همین شهرستان قم آقای لاریجانی که مغضوب این جریان بودند و خط قرمزشان محسوب میشدند با رشد رأی حدود 40 هزار نسبت به دورهی پیشین مواجه شدند و جناب آقای ذوالنوری در حالی که رأیشان در انحصار این جماعت هم نبود نفر چهارم انتخابات شدند و از مجلس نهم بازماندند.
شاید آقای جلیلی رییس جمهور شوند. شاید رأی قاطبه را هم به دست آورند(اگر چه بعید است) اما غرض از نگاشتن این سطور دفع توهم از دوستانیست که سادهانگارانه تصور میکنند اقبال مردمی همیشه با آنان بوده و همیشه با آنان خواهد ماند...