مدتهاست نقدهایی که به روند فعالیتها و موضعگیریهای دولت دارم را برای خودم نگه میدارم! یا محدودشان میکنم به جمعهای خصوصی و دوستانه. در فضای مجازی هم مدتی است تنها همراهیهایم با دولت فعلی را بیان میکنم. تکلیفم اما با خودم روشن است. نقدهای مبناییام به جهتگیریها هم پا برجاست. اگر سکوت میکنم یا تنها خوبیها را مینویسم به خاطر جماعت غیرمنصف منتقد است. معتقدم همان طور که فضای رسانهای نقد در دولت پیش، به طور غالب اهل حق نبود و اگر کلمهی حقی هم میگفت، «یُراد بها الباطل» بود، امروز هم همان خباثت متعفن رسانهای با آدمهای دیگری نقاب منتقد زده است. تفاوت در کمی ریش بیشتر و ژستها و شعارهاست! وگرنه در این همه نقدی که مینویسند و این لحنهای هتاکانه دغدغهی خیر کمتر میبینم.
شما تصور میکنید اگر برای اجرای برجام، واردات پساتحریم و محیط زیست و... نقدی میگویند و مینویسند برای شفافسازی و یا با ارادهی اصلاح امور است؟! باور نمیکنم! این جماعت هم اگر در چنین جایگاهی بودند با واردات، تورم روانی را کنترل میکردند، با چاپ اسکناس درآمد میساختند... همان طور که منتقدان دولت قبل در کمتر چیزی از عیبهای احمدی نژاد عقب ماندند!
فحشهای
چارواداری مدعیهای اخلاق رسانهای از ترس است. نه ترس از برجام و نفوذ،
از تثبیت شدن ریاست جمهوری دوره بعد روحانی! غریقهایی که به هر حشیشی چنگ
میزنند و دیگر حواسشان به خرقه ریایی سالهای درازشان نیست. من به آقای
روحانی رای ندادهام اما این جماعت ماکیاول میخواهند با هر دغلی کشور را به زعم خودشان از این خطر نجات دهند!!!
حضرت
امیر فرمود: «کُن فی الفتنۀ کابن اللبون...» وقتی فضا غبارپوش شد مثل شتر
دو ساله باش که نه شیر میدهد نه سواری. مدتی است سکوت میکنم مبادا اوباش
رسانهایِ مدعی پایبندی به اصول، ذرهای مجال سواری داشته باشند.