نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

زمستانیه‌ی سر ظهر!

خوابِ سرماخوردگی باشی و آفتاب بیافتد روی پتویَ‌ت. حال بدی است، حتا بدتر از بغض. یک جور عجزِ تلخ. آن‌جاست که حالَ‌ت به هم می‌خورَد از خودت. از حال و روزت. از حالِ روزت!
یادت بیاید نمازت قضا شده. اما یادت نیاید نماز صبحَ‌ت، یا نماز مغرب و عشا، یا ظهر و عصر... عصر که خوابیده باشی و شب، به هوای صبح بیدار شده باشی و حالَ‌ت حالا حالاها خراب‌تر از بُغض باشد و سنگ معیارَت برای بدحالی «بغض» باشد. فقط «بُغض».
بعضی نوشته‌ها را که می‌خوانی نَفَسَ‌ت بـُ ر یـ د ه بـُ ر یـ د ه یِ کِـــــــــــــــــــــــشـــــ‌/دارِ صدادار می‌شود. انگار قحط اکسیژن باشد در حوالی واژه‌هایش.
حساسیتِ (چهار) ـفصلی داشته باشی و تبِ هذیان به جانَت افتاده باشد و توی کوره‌ی زمستان بسوزی. آن‌قدر آهسته که تَب‌سنج هم بو نَبَرد. بعد بـُ ر یـ د ه بـُ ر یـ د ه خوابَ‌ت بِبَرَد و بـُ ر یـ د ه بـُ ر یـ د ه بیدار شوی و هِی بـُ ر یـ د ه بـُ ر یـ د ه هذیان بنویسی و پناه بِبَری به «بُغض»
(نقطه)

زمستان

زمستانیه

نماز

هذیان

۹۴/۱۰/۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
و آخِرُ دعوانا اَن الحمدُ لله رب العالمین.../طلبه اُ منفی

نظرها : ۷

خیلی عالی بود انتقال حسش
آی جان قز
اون خط اول خیلی حس بدیه منم سرما خوردمو هذیانو کابوس شبا دست از سرم برم نمیداره و اعصابمو بهم ریخته

خدا سلامتی بده
امان از این هذیان های زمستانی...
فاطمه دریایی
ترسیدم! فک کردم سرما خوردی!!
بچه ی بد
خارج ازچارچوب
ننه سرما! دست از سر بی سامان من بردار!
محمدمهدی اسدزاده
سلام
وبلاگ خوبی دارید.
در صورت تمایل تبادل لینک
خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنید و نظر بدهید
واقعیت سوسک زده
بر خویشم آفتاب نمی تابید
از دست سایه نیز رهایی داشت ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.