نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

استفتا و استشکال درباره موسیقی‌آموزی

آن‌چه با ملاحظه سطحی کلام و فتوای فقیهان شیعه مشخص می‌شود این است که اساس موسیقی مورد رغبت نیست. طیف مشهور فقیهان معاصر اگر معتقد به حرمت اصل موسیقی نباشند، و به تبع آن آموزش و آموختن آن را حرام قطعی ندانند، (آن طور که بعضی از مراجع محترم چنین نظری دارند) نظرشان این است که موسیقیِ حلال هم هست، اما حلالش نیز مطلوب نیست و آموختن آن پسندیده‌ی متشرعان نخواهد بود. برای مثال آیت الله خامنه‌ای به عنوان مرجعی که در بسیاری موضوع‌های فقهی نواندیش‌اند، در پاسخ به پرسشی فقهی درباره‌ی این موضوع یاسخ می‌دهند: «ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام مقدس اسلامی سازگار نیست.»

تحلیل و نقد این نظرات از دید فقهی نه در این مجال می‌گنجد و نه مناسب این قلم است. اما اشاره به چند نکته کلیدی ضروری است.

جالب و البته عجیب این‌جاست که رهبری در دیدار چند ماه پیش (31 خرداد 95) با شاعران، در یک صحبت به نسبت کوتاه، تنها 17 بار از واژه‌ی «سرود» استفاده کرده‌اند. و در نهایت چنین فرموده‌اند: «... ما ترویج نمیکنیم؛ سرود خوب را ترویج نمیکنیم. به نظر من گفتن سرود خیلی خوب است، آهنگهای خوب روی آن گذاشتن بسیار خوب است...»

نگارنده‌ی این سطرها باید متواضعانه از حضرتشان بپرسد این سرود کار کیست؟! همان موسیقی‌دان‌ها و آهنگ‌سازانی که بر خلاف تصریح شما و در مقابل «اهداف عالیه نظام» به دنبال موسیقی‌آموزی رفته‌اند؟! مگر نه این است که با نظرهای فقهی مراجع بزرگوار و تصریح شما هر که به دنبال موسیقی رفته، اگر بی‌اعتنا به شرع نبوده باشد، دست کم تعبدی به توصیه‌های موکدِ انقلابی شما نداشته است؟!


با آغاز ماه محرم و فصل نوِ عزاداری‌های حضرت سیدالشهدا -سلام خدا بر او باد- باز هم دوستانی به آسیب‌شناسی عزاداری‌ها از زاویه «فرم» و «محتوا» می‌پردازند. یکی از آسیب‌هایی که هر دانای باخبری بر وجودش اقرار می‌کند آسیب‌های موسیقایی است. برای نمونه چند روز پیش دوستانی در شبکه‌های اجتماعی پیوستی صوتی را برایم فرستادند که صدای مداحی یکی از هیات‌های مذهبی بود. شعری کم‌مایه با آهنگی سَبُک که اصل آن را قبل‌تر با صدای محسن یگانه شنیده بودم.

این‌گونه آسیب‌شناسی‌ها مطلوب و لازم است به شرطی که مانند آن‌چه تا کنون رخ داده کاسه و کوزه‌ها تنها بر سر خواننده‌ی هیاتی (مداح) یا متخلفان خُرد شکسته نشود.

باید چنین تخلف‌هایی را به گوش مراجع تقلید رساند و یادآوری کرد نقش آن بزرگواران را در انحراف امروز. باید پرسید مگر ممکن است سالیان پی در پی هیات‌ها و دسته‌های عزاداری متنوع با فرهنگ‌های مختلف با یک آهنگ و ملودی مدح و مرثیه بخوانند؟! پاسخ واضح است: خیر! در پی باید پرسید که آهنگ‌های جدید را چه کسانی و از کجا بیاورند؟! مداحانی که به امر شما فقیهان ارج‌مند و از سر تعبد به فرمان و توصیه‌های شما حتا به سمت آموختن موسیقی نرفته‌اند باید ملودی بسازند؟! یا این که باید دست به دامان همان اهل فنی شوند که دست کم در عمل با دستورهای شما بیگانه‌اند؟! واضح است که نخستین راه ممکن و دومین راه مطلوب نیست! به قطع ناچار است از ملودی‌های ساخته شده استفاده کند. حالا هر که در حد شناخت خود. میثم مطیعی از ملودی «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو» که ساخته‌ی یک آهنگ‌ساز است بهره می‌برد، حمید علمی و حسین سیب‌سرخی از آهنگ‌های هایده و مرضیه استفاده می‌کنند. مهدی اکبری آهنگ محمد اصفهانی را بازسازی می‌کند. دیگرانی هم آهنگ‌هایی را می‌خوانند که پیش‌تر با صدای چاوشی و یگانه و پاشایی و خواجه‌امیری و... شنیده‌ایم. مقصر هم نیستند در این خطاها. چون نه تنها برای آهنگ‌سازی بی‌دانش‌اند، بل‌که برای تفاوت گذاشتن میان آواهای حُزن و طرب و حماسه و... هم مایه و سوادی ندارند. باید پرسید حضرات آقایان فقیهانِ بزرگ؛ اینک چه کنیم؟!

سیدعلی خامنه‌ای

فقه شیعه

مداحی

موسیقی

هیات

۹۵/۰۷/۱۶ موافقین ۴ مخالفین ۰
و آخِرُ دعوانا اَن الحمدُ لله رب العالمین.../طلبه اُ منفی

نظرها : ۱۰

آقاگل ‌‌‌‌
نقد جالبی بود. حداقل جزء معدود نقدهایی بود که واقعا درست میدونمش. و البته چه خوب که از جانب یک نفر اهل دین و مطالعه دینی بیان شد.
جرایی تمایل برخی مداحان کشور به آهنگ های پاپ هم در نوع خودش میتونه جالب باشه! که معمولا بر پایه موسیقی پاپ نوحه های چند وقت اخیر رو میشنویم. در صورتی که قدیم تر ها معمولا نوحه ها و سورده های اینچنینی در مایه دشتی و بیات بودند و درونمایه حزن داشتن. حزنی که لازمه مداحی هست به نظرم.

دِیـــــگــَر سُـــــــو
اینجاست که باید گفت :
شتر سواری دولا دولا نمیشود ...
قاسم صفایی نژاد
سپاس
ساکن طبقه 40
شاید تفاوت باشه بین علم آواز و موسیقی به معنی هنریش و معنی مثطلح. نمیدونم اما من هم تعابیر خیلی والایی از موسیقی صحیح در غرب از رهبر شنیده ام
مهدی صنعتی
سلام
صحیح است
پاسخ طلبه‌ی اُ منفی:
سلام
سلام
نظر حقیر آن می باشد که بسی تفاوت وجود دارد بین ترویج موسیقی و بین لزوم وجود تعدادی محدود موسیقی دان
مضافا و مویدا به اینکه فتوای حضرت آقا مبنی بر عدم سازگاری ترویج موسقی با اهداف عالیه نظام عکس العملی و پاسخی بود به برنامه سپاه در ترویج موسیقی که داشت تبدیل می شد به یکی از برنامه های پایگاه های مقاومت .فتامل

اهل هدایت باشید و باشیم
پاسخ طلبه‌ی اُ منفی:
سلام
البته که ترویج با آموزش محدود متفاوت است. اما باید حد محدود هم لحاظ شود. بگذارید یک حساب و کتاب ساده کنیم. حدود ۷۵ میلیون جمعیت کشور ماست که قریب به اتفاق مسلمان شیعه‌اند. اگر سرانه هیات عزاداری حدود یک به ده‌هزار باشد، بیش از هفت‌هزار هیات عزاداری می‌شود که همه در دهه نخست محرم اقامه عزا می‌کنند و نوحه‌سرایی. هر کدام هم مداح و خطیب خود را دارند، پس باید حدود ۷۰۰۰ آهنگ‌ساز هیاتی داشته باشیم! اگر آرمانی هم نبینیم بالاخره در هر شهر یک آهنگ‌ساز هیاتی ضروری است. که با توجه به تعداد شهرها حدود ۱۲۰۰ نفر متخصص نیاز است. باید بفرمایید همین تعداد ضروری و محدود ولو از باب اکل میته(!) را با کدام خطاب جمع کرده‌ایم؟! از این گذشته وضع فعلی که یعنی نبود مطلق چنین افرادی حاکی از نبود بعث و بودن زجر است! خُذ فاعتبر...
این که این قول رهبری واکنش به کدام کنش است موضوعیتی ندارد. ضمن این که حقیر به عنوان مقلد فقهی ایشان اجوبة الاستفتائات و رساله آموزشی و پرسش‌های سایت را مطالعه کرده‌ام و این پاسخ را در موارد متعدد و در مقابل پرسش‌های متفاوتی دیده‌ام.
شما از فقیهان چه انتظاری دارید که بلانسبت محضر مقدسشان سال هاست در خواب به سر می برند و چقدر دورند از اوضاع و احوال و نیازهای جامعه.
سلام علیکم.
چه طلبۀ روشنفکری! احسنت.
چه اشکال دقیقی به رهبر انقلاب وارده کرده اید!! احسنت.
چه موشکافانه تناقض حرف رهبری را در معرض دید همگان گذاشته اید!!! مرحبا.
اگر دقیق تر به صحبت های رهبری نگاه کنید؛ شاید اشکالات دیگری هم بیابید! و البته شاید هم پاسخ نقد خود را دریافتید...
یاعلی
پاسخ طلبه‌ی اُ منفی:
علیکم السلام
واقعا از شیووه پاسخگویی شما در یکی از سایت ها متعجب شدم.
آقای علی بابایی حالا که فهمیدید که بین ترویج و آموزش محدود تفاوت هست پس قبول کنید که کل مطالبی که ننوشته اید اشتباه بوده و مشکل از مراجع نیست و بین فتواشان و سخنانشان تناقضی نیست
جالب است که علت نبود این تعداد را حاکی از نبود بعث و بودن زجر دانسته اید.
لابد مقصر هم مراجع هستند.بر مبنای غلط شما پس علت کمبود طلبه را هم باید حاکی از نبود بعث و بودن زجر آن هم از طرف مراجع داننست.
خدا هدایتتان کند
پاسخ طلبه‌ی اُ منفی:
بهتر است به جای هوچی‌گری به دنبال استدلال باشید.
نخست این‌که عرض شد تفاوت مفهومی این دو‌گزاره واضح است اما وقتی با همان محاسبه میزان محدود بیش از ۷۰۰۰ نفر شد مصداق یکی می‌شود. از آن گذشته در نوشته اصلی ایرادی به منع ترویج نبوده، بلکه راجع بوده به این‌که چنین پاسخی همواره و حتا در پاسخ به پرسش‌هایی داده شده که مصداق همان آموزش محدودند. که پرسش قرینه‌ی واضح پاسخ است. و در کنار آن هیچ موردی که مصداق بعث بوده باشد یافت نشده.
 ضمن این‌که نبود بعث نسبت به حتا همین به قول شما آموزش محدود هم واضح است. که اگر در قول بزرگان بود می‌آوردید. آن‌چه هم اشاره شد به وضع فعلی، شاهد بود نه دلیل. و مستند هم «نبود مطلق» بود نه «کم بودن»! بهترین کاری که می‌توانید برای رد حرف من درباره نبود بعث انجام بدهید این است که خود را معرفی کنید و همین‌جا بفرمایید «در راستای امر مراجع (که غرضش بعث است) و نبود من به الکفایه عهد می‌کنم فرزندانم/نیروهای مسجدم را به کلاس موسیقی بفرستم.» اگر چنین بعثی هست که باید چنین کنید و در جمع متشرعان و حوزویان برای اجابت بعث مراجع گردن‌فرازی کنید. دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
بدون تعارف یا شما علمی به ظرافت‌های استدلال و معانی اصطلاحات ندارید که توصیه می‌کنم لحنتان را از اعتراض به پرسش تغییر دهید. یا این‌که تجاهل می‌کنید تا برای حمله‌های بعدی خوراک بیابید! که در این صورت تنها می‌توانم یادآوری کنم که عنقا را بلند است آشیانه...
خدا همه‌ی ما را هدایت کند...
آقای علی بابایی
سعی کنید با عدم تو هین به منتقدانتان سعه صدر و ظرفیت خود را نشان دهید
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
پاسخ طلبه‌ی اُ منفی:
همواره چنین سعیی کرده‌ام و در ما نحن فیه هم اهانتی نکرده‌ام، برادر/خواهر گرامی!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.