خیلی عذر میخواهم. میدانم اینجا کلاس درس نیست. اما لازم شده است بگویم این را. برای «عدل» چند تعریف آمده که معروفترین و مقبولترینشان این دو است:
1. اعطاءُ کلُّ ذی حقٍ حقَّه (هر صاحب حقی را به حقش رساندن)
2. جَعلُ کلُّ شیءٍ فی موضعِه (هر چیز را در جای خودش قرار دادن)
تعریف دوم از حیث جامعیت و مانعیت بر اولی ارجح است. با این مبنا نگاهی میکنیم به تبلیغات(بخوانید ضدتبلیغ!) بعضی دوستان حامی آقای جلیلی در مخالفت با آقای قالیباف. این دوستان سخنان آقای قالیباف که «پیشرفت مقدمهی عدالت است و عدالت بدون پیشرفت در بهترین حالت یعنی تقسیم عادلانهی فقر...» را به شدت تخطئه میکنند از این جهت که عدالت برای ایشان اولویت ندارد. در مقابل جناب آقای جلیلی که عدالت را مقدم بر پیشرفت میدانند.
پرسش نگارنده از این دوستان این است: بنا بر تعریف دوم. آیا «شیء» مقدم و اولا بر عدل است؟! توضیح اینکه اگر چیزی برای قرار دادن در مکان خودش نباشد از اساس عدالت بی معناست. چه طور میشود چیزی نباشد و عدل معنا داشته باشد؟! این «چیز» همان پیشرفت است. پیشرفت تقدم اولویتی بر عدالت ندارد اما به اصطلاح مقدمهی جزئیهی عدالت است.
نکتهی اصلی اینجاست که این گونه بهانهجوییها از اساس باطل است. در اصل این دو بدون هم بیهویتاند. دههی چهارم انقلاب از طرف حضرت رهبری به «پیشرفت و عدالت» نامیده شده و خود ایشان هم در توضیح آن چنین فرمودهاند:
«نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقبماندگی، برابری در فقر؛ این را نمیخواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمیکنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت. باید فواصل طبقاتی کم بشود.» (یکم فروردین 1387)
عالمان این جور وقتها میگویند:«در خانه اگر کس است، یک حرف بس است...»
+++
1. با این مشکلات مدام بلاگفا دارم جدی به بیان فکر میکنم. مثلن اینجا: http://omanfi.blog.ir
2. تصویر بالا حکایت بعضیهاست با بعضیهای دیگر! از جهت مدعیانِ تهی...