حکایتش را شنیدهاید! برای سلطان خوراک بادمجان میآورند. بادمجان به مذاق سلطان گرسنه خوش میآید و از علاقهاش به بادمجان میگوید. وزیر، ثناگوی بادمجان میشود و از خواص و فواید بادمجان میگوید و مدح مفصل میکند. غذا تمام و نفخ، سلطان را میآزارد. وزیر هم از بدیهای بادمجان میگوید و این بار ذم مفصل میکند! سلطان عصبانی میشود که چه طور تا چند لحظه پیش خوبی بادمجان میگفتی و اینک بدیاش را؟! وزیر میگوید: «قربانت گردم! من نوکر شمایم نه نوکر بادمجان!»
چندی پیش تیم بررسی رساله دکتری حسن روحانی (اینجا) گزارش داد که بخش قابل توجهی از این رساله، کپیبرداری از متون دیگر بدون ارایه ارجاع (رفرنس) است. از جمله در یکی از فصول بیش از هشتاد درصد کپیبرداری از کتاب آیت الله کلانتری است. گزارششان را دیدم و استنادها را خواندم. هر انسانی آگاه به اولیات پژوهش و مقالهنویسی باشد با مطالعه این اسناد در مییابد که عنوان «سرقت علمی» قطعی است. اما در این مورد با توجه به این که رساله اصلی به طور رسمی منتشر نشده، احتمال بعیدی وجود داشت، که از اساس رساله دکتری روحانی با متن بررسی شده دو چیز متفاوت باشد. احتمالی در این حد که دو رساله با یک عنوان و یک فصل بندی و کلی مشابهت دیگر تالیف شده باشد! در این فرض تیم بررسی یا آگاهانه رسالهی بدلی را بررسی کرده یا به اشتباه افتاده است. در گفت و گویی که با آیت الله کلانتری داشتم متوجه شدم ایشان نیز همین نظر را دارند و تاکید کردند برای لحاظ کردن این احتمال بسیار بعید، در نامه به رییس کمیسیون آموزش عالی مجلس (اینجا) از عبارت «تز دکتری منسوب به...» استفاده کردهاند.
اما آقای فرهادی، وزیر علوم دولت حسن روحانی در مصاحبهای با پذیرفتن کپیبرداری، ضمن تایید تلویحی اصالت رساله بررسی شده، (یعنی رد تنها احتمال سلامت رساله دکتری روحانی) اعلام کرد همه کپیبرداریها با رفرنس بوده است!!! این توجیه را باید چه نامید؟! برای بیان عمق بیپایه و بیمایه بودن سخن باید به عرض برسانم، نگارنده این سطور در مدت زمانی که در یک مدرسه علمیه هشتاد نفره فعالیت آموزشی و پژوهشی انجام داده، اگر در تکلیف پژوهشی طلبهای سال دومی کپیبرداری هشتاد درصدی مشاهده میشد، به قطع درس آن طلبه را حذف کرده است! آن وقت در رساله دکتری میشود هشتاد درصد یک فصل را از یک منبع به تنهایی رفرنس داد؟! بر اساس چه قاعدهی علمی؟! بر اساس کدام چارچوب پژوهشی؟! بر اساس قانون کدام مرکز علمی؟! کدام نشریه علمی پژوهشی حاضر است با چنین کاری گرید علمیاش را از دست بدهد؟!
چند روز پیش نیز متنی از قول رضا فرجی دانا (وزیر استیضاح شده علوم و مشاور فعلی روحانی در امور علمی و آموزشی!) دیدم. آن متن نیز در تطهیر رساله دکتری روحانی آسمان و ریسمانهای عجیبی از همین جنس کرده بود که به جای خود باید بند به بند سخافتش را توضیح داد. (برای نمونه در این متن به طور ضمنی آقای کلانتری به سرقت علمی از «رسالهی منتشر نشده»ی حسن روحانی، آن هم پیش از تالیف متهم شده است!)
اما پرسش اینکه: وزیران فعلی و پیشین علوم و شخصیتهای برجستهی اینچنینی در حوزه علم و پژوهش، اولیات علم و پژوهش را نمیدانند یا میدانند اما دانستن منفعت ندارد؟! پاسخ یک جمله است: «نوکر سلطاناند، علم هم بادمجان است!»
با سلام
آقای فرجی دانا وقتی من شکایت کردم که در آزمون شرکت هواپیمایی قبول شدم چرادعوت به مصاحبه نشدم گفتند طبیعیه یکی گذاشتن جات. ناراحتی نداره. گفتم من اینو همه چا میگم. گفت بگو
نقل قول از همچین ادمی اعتبار نداره. چون خودش رو هواست...