نوشته‌های این‌جا صرفن دیدگاه نگارنده بوده و لزومن مورد تایید اسلام نیست!

تصویر تو را بهار باید بکشم

مطلب تیتر یک را این‌جا بخوانید

سارا گفت: هنوز نمی‌فهمم. درد آن اتفاق هنوز توی ذهنت است یا توی قلبت. یا شاید هم هر دو. در هر حال فکر کنم این درد به وضوح هنوز هست.

«می‌توانی روی خاطره‌ها سرپوش بگذاری، یا چه می‌دانم، سرکوب‌شان کنی، ولی نمی‌توانی تاریخی را که این خاطرات را شکل داده پاک کنی.» سارا مستقیم به چشم‌های او نگاه می‌کرد. «هر چی باشد، این یادت بماند. تاریخ را نه می‌شود پاک کرد نه عوض. مثل این است که بخواهی خودت را نابود کنی.»



پ.ن: عنوان و متن از کتاب «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» نوشته‌ی هاروکی موراکامی با ترجمه‌ی امیرمهدی حقیقت است.

امیرمهدی حقیقت

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

هاروکی موراکامی

۹۸/۰۱/۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
و آخِرُ دعوانا اَن الحمدُ لله رب العالمین.../طلبه اُ منفی

نظرها : ۱

واقعیت سوسک زده
https://www.google.com/amp/s/www.aparat.com/v/sy5Ed/%25D8%25A2%25D9%2587%25D9%2586%25DA%25AF_%25D9%2584%25D9%2588_%25D9%2585%25D9%2584_%25D8%25AF%25D9%2588_%25D9%25BE%25DB%258C%25D8%258C_%25D9%2581%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2586%25D8%25AA%25D8%25B3_%25D9%2584%25DB%258C%25D8%25B3%25D8%25AA_-_%25D8%25A7%25D8%25B2_%25D8%25B3%25D9%2588%25DB%258C%25DB%258C%25D8%25AA%3famp?espv=1
پاسخ طلبه‌ی اُ منفی:
دقیقن!
غمی بی‌جهت که با تماشای دشت به دل می‌افتد... لو مل دو‌پی...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.