«او»
خلاصه اینکه:1. منِ حقیقی: محمدهادی علی بابائی. متاهل. متولد شهریور 1368. کازرون.
2. طلبگی: آغازش بر میگردد به 1382. سطح حوزه را تمام کردهام. حالا هم تخصصی سطح 3 کلام تحقیقی و تطبیقی میخوانم.
3. هنر: جدیاش بر میگردد به پاییز 1386 با شعر. حاصلش هم چند جایزه جشنوارههای شعر شده که گفتنی نیست، حضور در جمع آفتابگردانهای شهرستان ادب و مجموعه شعری که منتشر نشد به اسم «تقدیر شهریوری». بعضی شعرهایم در دفتر اشعار آیات غمزه (اینجا) در دسترس است. بعضی دیگر از شعرهایم هم کم و بیش با اسم کامل یا اسم اختصاری «محمدهادی. ع» یا بدون اسم یا به اسم کسی دیگر(!) منتشر شده و شاید دست به دست هم بشود! مدتی هم داستان مینوشتم و دستی به سینما و فیلمنامه نویسی و نقد فیلم هم بردهام در این سالها.
4. منِ مجازی: بر میگردد به 1385. اردیبهشت همان سال اولین وبلاگم را ثبت کردم. تا امروز هم وبلاگهای زیادی ساختهام و نوشتهام و رها کردهام. مورد اخیر هم «پُر از آفاق» بود که بعد شد «دور از آفاق»! (مَــــعَ)
5. من در مجازآباد: در اینستاگرام که دیگر نیستم! گوگل پلاسم (اینجا) هم تا چندی قبل فعال بود! یک کانال تلگرامی هم (اینجا) بود! فیس بوک را خیلی وقت است دی اکتیو کردهام. توییتر را دارم اما فعال نیستم! لینکدین و آپارات و کلوب و افسران و نتایران هم در حد ساختن اکانت و رها کردن! بقیه جاها هم از اساس نیستم تا جایی که یادم میآید! ابن روزها اگر حرف گفتنیای باشد توی کانالهای سروش و ایتا مینویسم.
6. چرا «طلبه اُ منفی»؟ گروه خونیام یعنی «اُ منفی» (O negative) بین گروههای معمول خونی کمتر است. به عبارت دیگر همسانهای کمتری دارد. اما در بین فضای طلبگی نظرهایی معمول است و زاویه دیدهایی هم خاص و اندک. اگر چه به خودی خود (یا به قول علما فی حد نفسه) خاص یا عام بودن باعث افتخار یا ننگ نیست و برای اینکه در میان این اقلیت باشم تلاش نکردهام، همواره از آغاز اختلاف نظرهایی گاه جدی با بدنه حوزوی داشتهام. انگار کنید گروه فکریام هم اُ منفی است!
2. طلبگی: آغازش بر میگردد به 1382. سطح حوزه را تمام کردهام. حالا هم تخصصی سطح 3 کلام تحقیقی و تطبیقی میخوانم.
3. هنر: جدیاش بر میگردد به پاییز 1386 با شعر. حاصلش هم چند جایزه جشنوارههای شعر شده که گفتنی نیست، حضور در جمع آفتابگردانهای شهرستان ادب و مجموعه شعری که منتشر نشد به اسم «تقدیر شهریوری». بعضی شعرهایم در دفتر اشعار آیات غمزه (اینجا) در دسترس است. بعضی دیگر از شعرهایم هم کم و بیش با اسم کامل یا اسم اختصاری «محمدهادی. ع» یا بدون اسم یا به اسم کسی دیگر(!) منتشر شده و شاید دست به دست هم بشود! مدتی هم داستان مینوشتم و دستی به سینما و فیلمنامه نویسی و نقد فیلم هم بردهام در این سالها.
4. منِ مجازی: بر میگردد به 1385. اردیبهشت همان سال اولین وبلاگم را ثبت کردم. تا امروز هم وبلاگهای زیادی ساختهام و نوشتهام و رها کردهام. مورد اخیر هم «پُر از آفاق» بود که بعد شد «دور از آفاق»! (مَــــعَ)
5. من در مجازآباد: در اینستاگرام که دیگر نیستم! گوگل پلاسم (اینجا) هم تا چندی قبل فعال بود! یک کانال تلگرامی هم (اینجا) بود! فیس بوک را خیلی وقت است دی اکتیو کردهام. توییتر را دارم اما فعال نیستم! لینکدین و آپارات و کلوب و افسران و نتایران هم در حد ساختن اکانت و رها کردن! بقیه جاها هم از اساس نیستم تا جایی که یادم میآید! ابن روزها اگر حرف گفتنیای باشد توی کانالهای سروش و ایتا مینویسم.
6. چرا «طلبه اُ منفی»؟ گروه خونیام یعنی «اُ منفی» (O negative) بین گروههای معمول خونی کمتر است. به عبارت دیگر همسانهای کمتری دارد. اما در بین فضای طلبگی نظرهایی معمول است و زاویه دیدهایی هم خاص و اندک. اگر چه به خودی خود (یا به قول علما فی حد نفسه) خاص یا عام بودن باعث افتخار یا ننگ نیست و برای اینکه در میان این اقلیت باشم تلاش نکردهام، همواره از آغاز اختلاف نظرهایی گاه جدی با بدنه حوزوی داشتهام. انگار کنید گروه فکریام هم اُ منفی است!
یکُم: طلبهام. نه به اختیار، نه به جبر... بل أمرٌ بین الأمرین!
دوم: گروه خونیام «اُ-منفی» (O negative) است!
سوم: از همان دو سالهگی که بابت چند سی سی خون تا پای مرگ رفتم، حالیام شد که همخونهای من زیاد نیستند!
چهارم: "O"(اُ) شکل یک صفر بزرگ است. و "منفی" هم که منفیست دیگر!
پنجم: توی سرم چیزیست شبیه آنچه توی رگم است...
محمدهادی علی بابائی